کانون مهدی یاوران جوان

اتاق فکر و هسته اطلاع رسانی مهدویت دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

کانون مهدی یاوران جوان

اتاق فکر و هسته اطلاع رسانی مهدویت دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

دوره کوتاه مدت مهدویت

با اهداء سلام و درود خدمت شما سروران گرامی و تسلیت به مناسبت شهادت امام علی بن موسی الرضا ( علیه السلام ) امیدوارم تمامی عزاداری های شما مورد قبول خداوند قرار گیرد. 

بنیاد مهدویت طی ماه های اخیر اقدام به برگزاری دوره های کوتاه مدت مهدویت نموده است. مناسب دیدم محتوای این جلسات را به صورت مجزا در اختیار شما قرار دهم.   

پیشگفتار:

انتظار ظهور موعود آسمانی و  فراهم کردن شرایط لازم برای ظهور وی از جمله آموزه های اصلی و پایه های اعتقادی همه ی مذاهب و آئین هاست، که به طور خاصی در مذهب ما مورد تاکید قرار گرفته است

اعتقاد به منجی و انتظار ظهور مصلح جهانی یک اشتیاق و میل باطنی است، اسلام و سایر ادیان هم، با وعده‌ی ظهور منجی بزرگ، این خواسته و شوق درونی را بی پاسخ نگذاشته و به نوعی این عطش را زنده و تازه نگه داشته اند.

"انتظار" در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است، آمادگی برای پاک شدن و پاک زیستن، آمادگی برای حرکتی مستمر و دائم، توأم با خودسازی و دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام، آمادگی برای شرکت در نهضت عظیم حضرت مهدی(عج) که آغاز آن ظهور حضرت؛ و پایان آن، شکست تاریکی و ظلمت، و نتیجه ی آن، برپایی حکومت عدل الهی است.

طرح آموزشی کوتاه مدت معارف مهدویت با عنوان "ره انتظار دوست" و با هدف ترویج فرهنگ انتظار در دانشگاه‌های شهر تهران در بهار 88 به همت مسئولان و فعالان کانونهای مهدویت دانشگاه های تهران در قالب واحد دانشجویی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام) در ده جلسه با حضور اساتید متخصص در این حوزه انجام شد که جزوه حاضر، حاصل خلاصه مباحث مطروحه در این طرح می باشد.

امید است با عنایات خاصه حضرت ولیعصر(ارواحنا فداه) و با همکاری سازمان‌ها و نهادهای تاثیرگذار در دانشگاه‌ها، بتوانیم گام‌های موثر و مفید در جهت انسجام و هدایت فعالیت‌های گسترده مهدویت در دانشگاه‌های کشور برداریم.

 

 

گام اول : شناخت امام منتظر

این گام در پنج عنوان 1-امام مهدی در قرآن 2-جایگاه امام معصوم در کل هستی 3-فلسفه و علل غیبت و آثار و فوائد امام غایب 4-مهدویت و تمدن جهانی اسلام و در نهایت5- علایم و شرائط ظهور  به بحث پرداخته است .

                                                                                           

 

جلسه اول:  خورشید پنهان درآیینه قرآن  

 استاد : حجه الاسلام محمود اباذری                                                          

 

با بعثت پیامبر إسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و نزول وحی ، راهی به سوی شناختِ وحیانی حقایق گشوده شد خداوند متعال می فرماید :

     « همان گونه که در میان شما پیامبرى از خودتان فرستادیم که آیات ما را بر شما مى‏خواند و شما را [از پلیدى جهل و شرک‏] پاک مى‏سازد و کتاب و فرزانگى و آنچه هرگز نمى‏توانستید بدانید، به شما مى‏آموزد.» بقره 2 : 151

موضوع آینده بشریت مسأله ای است که از دیر زمان ذهن بشر را به خود مشغول نموده است بویژه این که وضعیت فعلی جهان و ظلمِ فراگیر ، آینده را در هاله ای از ابهام فرو برده است و از سوی کارشناسان نظریه های متفاوت و

 نا امید کننده ای ارائه می شود اما قرآن کریم با قاطعیت هر چه تمام از آینده ای سر سبز و درخشان خبر می دهد که صلح و صفا جای ستیزه جوئی ، عدالت جای ظلم و تباهی را می گیرد و از جامعه واحد جهانی گزارش می دهدکه همه زیر لوای توحید و عبودیت خالصانه جمع خواهند شد .

برای شناخت هر چه بهتر این حقیقت ، به بررسی آیاتی که ناظر به این موضوع می باشد می پردازیم اما قبل از آن لازم است مباحثی به عنوان مقدمه مطرح گردد :

 

بهترین مرجع شناخت حجّتِ خداوند

با توجه به این که قرآن ، متن وحی و معجزه جاویدان الهی ، مورد اتفاق همه فِرَق مسلمان و این که سراسر حق است و باطل در آن راه ندارد[1] بهترین و مطمئن ترین مرجع شناخت حجت خداوند متعال محسوب می شود .

رابطه بین قرآن و إمام[2]

- قرآن کتاب صامت است و إمام کتابِ ناطقِ خداوند

 هر دو جلوه یک حقیقتند به عبارت دیگر إمام تجسم قرآن است امام علی علیه السلام   می فرماید : « قرآن کتاب صامت خداوند است و من کتاب ناطق إلهی[3] »

- جدائی ناپذیری قرآن و إمام

 طبق حدیث ثقلین قرآن و إمام تا روز قیامت هر گز از هم جدا نخواهند شد و تمسک به هر دو ضامن نجات از گمراهی است به عبارت دیگر این دو هر کدام به تنهایی حجت مستقل نیستند بلکه با هم حجت قرار داده شده اند .

- علم به تفسیر و تأویل ، ظهر و بطن و ناسخ و منسوخِ قرآن فقط نزد إمام است[4] .          

جامعیت قرآن

قرآن مجید خود را این گونه معرفی می کند :

« و قرآن را بر تو نازل کردیم که بیان هر امر و هدایت و رحمت و بشارت براى افرادى که [در قبال خدا] تسلیمند می باشد [5]»

« ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم‏[6]»        

 

ظهر و بطن قرآن

اما این جامعیت در پرتو ظاهر و باطن قرآن است لذا برای دست یافتن به شناختی عمیق و دقیق از طریق قرآن باید هر دو عرصه را مدّ نظر داشته باشیم بویژه این که بخش عظیمی از معارف مهدویت در بطن قرآن مطرح شده است .

علم تفسیر ناظر به ظاهر و علم تأویل ناظر به باطن آن می باشد اما چون این دو اصطلاح دارای معانی متعددی است لازم است توضیحی گذرا در مورد آن داشته باشیم.

تفسیر و تأویل

تفسیرِ آیات قرآن ، به معنای پرده برداشتن از مقصود و مدلول آیات قرآن است که از ظاهر الفاظ با بهره گیری از بیش از ده علم فهمیده می شود.

تأویل از ریشه أول به معنای باز گرداندن است و در اصطلاح به معانی متعددی آمده است :

1- توجیه متشابه :باز گرداندن معنای متشابه به معنایی معقول با استفاده از خود آیات ، روایات و عقل را تأویل آیه

می گویند . 

2-.معنا و مفهوم کلی آیه: آیات قرآن تنزیلی دارد و تأویلی ، مصداقی که آیه به خاطر آن نازل شده است را تنزیلِ آیه و سایر مصادیقِ آیه را تا روز قیامت تأویل آن می گویند[7] مثل آیه 5 قصص که تنزیل آن قوم حضرت موسی علیه السلام   و تأویل آن سایر مظلومان و مستضعفانی هستند که در طول تاریخ بر ظالمان پیروز شده اند و مصداق کامل آن ظهور إمام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد . از این معنا بطن نیز تعبیر می شود.

3 – تحقق خارجی معنای آیه: وقتی قرآن از آینده خبر می دهد تحقق خارجی آن را تأویل آیه می گویند ذیل بسیاری از آیات مهدویت این تعبیر به چشم می خوردإمام صادق علیه السلام   ذیل آیه 33 توبه می فرماید : «به خدا قسم هنوز تأویل آن نیامده است » تأویل در این جا به معنای این است که این پیشگوئی هنوز واقع نشده است .

4-معنای ثانوی آیه:از ویژگی های بسیار مهم قرآن مجید این است که علاوه بر معانی که از ظاهر الفاظ به کمک علم تفسیر فهمیده می شود ، دارای معانی دیگری می باشد که ورای ظاهر الفاظ است و از دید ماپنهان است لذا از آن به بطن[8]  قرآن تعبیر می شود طبق این معنا همه آیات قرآن دارای بطن بلکه دارای هفت بطن بلکه هفتاد بطن و .... می باشد[9] .

مثل آیه 86 سوره هود ، 62 سوره نمل و آیه آخر سوره ملک که تأویل آن إمام مهدی علیه السلام   است .

جهت این ویژگی هم این است که اولاً قرآن بی نهایت معارف در بر دارد اگر همه آنها در ظهر آیات بیان می شد دارای میلیونها جلد می شد و ثانیاً بسیاری از معارف قرآن آنقدر عمیق و بلند است که همه ظرفیت پذیرش آن را ندارند به همین جهت است که پیوسته باید کنارِ قرآن معصومی[10] که همه این علوم نزد اوست وجود داشته باشد تا طبق نیاز و ظرفیت افراد این معارف را در اختیار اهلش قرار دهد .

نتیجه این که وقتی تعبیر تأویل در مورد آیات مهدویت به کار برده می شود باید توجه داشت که کدام یک از معانی آن مراد است .

نقش معصومین علیهم السلام در تبیین قرآن

با توجه به مباحثی که در بحث إمامت گذشت قرآن نیاز به تبیین دارد و بعد از پیامبر إسلام صلی الله علیه و آله معصومین علیهم السلام عهده دار این امر مهم هستند لذا اگر برای  اثباتِ ارتباط آیه با مهدویت از روایات استفاده می شود به همین جهت است که تنها راه پی بردن به بطون قرآن ، بیان معصوم علیه السلام   می باشد و با بیان آنان پرده از بطون آیات برداشته می شود و این مهم در مورد برخی از آیات واقع شده است و در تفاسیر در کنار روایات تفسیری روایات تأویلی هم ذکر شده است .

شیوه های معرفی در قرآن  

آیا اگر سراسر قرآن را گشتیم و نام إمام مهدی را نیافتیم می توانیم بگوییم پس مهدویت در قرآن مطرح نشده است؟

باید توجه داشت که قرآن در معرفی حقایق شیوه های گوناگونی دارد همان گونه که إمام صادق علیه السلام   می فرماید :« ( معارف ) کتاب خدا بر چهار چیز است: بر عبارت و اشاره و لطائف و حقایق ، عبارت برای عموم مردم ، اشاره برای خواص ، لطائف برای اولیاء و حقایق آن برای انبیاء می باشد[11] .»          

از جمله شیوه های معرفی در قرآن عبارت است از :

الف : تصریح و بیان اسم  مثل : « و ما محمد الاّ رسول ...»    « و اذکر فی الکتاب مریم ...»

ب:تلویح و بیان وصف مثل : معرفی پیامبر اسلام در ابتدای سوره إسراء  و معرفی إمام علی در آیه 55 سوره مائده

 

علت عدم تصریح به نام حضرت در قرآن:

در قرآن مجید کلیاتِ مهدویت ذکر شده است و به بیان خود قرآن(نحل 44) بیان جزئیات به عهده حضرت رسول صلی الله علیه و آله و پس از ایشان طبق حدیث ثقلین به عهده ائمه علیهم السلام می باشد شخصی همین سؤال را از إمام صادق علیه السلام   پرسید حضرت فرمودند: (خلاصه روایت) بر رسول خدا حکم نماز نازل شد اما در قرآن به این مطلب که چه نمازی سه رکعتی یا چهار رکعتی است تصریح  نشد و این رسول الله بود که نماز را تفسیر کرد و همین طور زکات...و حج... در مورد إمامت و ولایت هم همین طور است مصادیق و جزئیات در بیان حضرت رسول آمده است .

شیوه های بررسی آیات مهدویت

الف : به ترتیب چینش سُور قرآن         

 یعنی برای بررسی آیات مهدویت از سوره حمد شروع می  کنیم

ب : به ترتیب نزول سُوَر قرآن

ج : موضوعی

شیوه علمی بررسی آیات ، همین شیوه موضوعی است یعنی ابتدا آیاتی که ناظر به وجود حجت خداوند در هر زمان می باشد اثبات می گردد سپس آیات ناظر به غیبت و .....

انواع آیات مهدویت

الف : تفسیری :« آیاتی که ظهر و تفسیر آن مهدویت است »

ب : تأویلی :« آیاتی که بطنِ آن مربوط به مهدویت است »

ج : تطبیقی :« آیاتی که  مهدویت یکی از مصادیقِ معنی و مفهوم کلّی آن آیه باشد»

د : تبیینی  :« آیاتی که موضوع آن ارتباطی با مهدویت ندارد اما برای تبیین مباحث مهدویت وپاسخگوئی به سؤالات و شبهات مهدویت ، کار برد بی نظیری دارد.»                  

نتیجه: جان کلام این که برای دست یافتن به فهمی صحیح و عمیق از قرآن لازم است به این نکات و همچنین قواعد فهم درست قرآن توجه داشت تا دچار مشکل نشویم دغدغه‌ فهم‌ صحیح‌ متون‌ دینی‌ به‌ ویژه‌ قرآن‌، سابقه‌ بسیار طولانی‌ دارد و پیوسته‌ معصومین‌ علیهم السلام  و علمای‌ دین‌ توصیه‌هایی‌ در این‌ زمینه‌ داشته‌اند. بحث‌ تفسیر به‌ رأی‌ و مذمتِ‌ آن‌ بر همین‌ اساس‌ است‌. تفسیر به‌ رأی‌ یعنی‌ فهم‌ و برداشت‌ نادرست‌ از قرآن‌ و عدم‌ توجه‌ به‌ قواعد فهمِ‌ قرآن ،‌ که‌ روایات‌ زیادی‌ در نهی‌ و مذمتِ‌ شدید آن ،‌ وارد شده‌ است[12]‌.

به جهت رعایت اختصار به برخی از آیات مهدویت با سیر موضوعی اشاره می شود .

آیات ناظر به وجود حجّت خداوند در هر زمان

صاحب شب قدر

« تَنَزَّلُ الْمَلائِکَه وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ » سوره قدرآیه4

در آن [شب‏] فرشتگان و روح [جبرئیل‏] به اذن پروردگارشان براى [تقدیر] هر امرى نازل شوند.

یکی از شگفتی های آفرینشِ حق تعالی  ، قرار دادن شب قدر از همان ابتدای خلقتِ جهانِ ارضی و تعیین حجّت و نزول امر سال به محضر این حجّت توسط فرشتگان به همراه روح ، این فرشته عظیم الشأن الهی است.

سرّ این حقیقت ، همان مسأله وساطت در فیض است که در بحث فوائد إمام غائب به آن خواهیم پرداخت یعنی خداوند حکیم برای إرائه میزان و مقدار فیضی که مقررشده محضر واسطه فیض إلهی إفاضه شود زمانی را به عنوان «شب قدر» قرار داده تا علاوه بر تفصیل و تقدیر امور در این شب ، إنسان بتواند با إحیاء و راز و نیاز نقشی در مقدار فیض خود و افزایش آن داشته باشد.  

در این شب تفسیر امور سال به محضر حجّت زمان نازل می شود و برنامه یک سالِ مربوط به عالم از طرف خداوند متعال به محضر او ارائه می شود[13] انکار این حقیقت و این عقیده که با رحلت رسول مکرّم اسلام شب قدر هم رفت مصداق همان فتنه ای است که در قرآن مجید به شدّت امت اسلامی را از آن بر حذر داشته است[14]

نکته مهم دیگر این که هر کسی نمی تواند محل نزول فرشته عظیم الشأنی همانند « روح » باشد به جهت این که سعه وجودی او بسیار قوی تر و بالاتر از سعه وجودی ماست لذا فقط کسی مثل رسول گرامی إسلام صلی الله علیه و آله و کسانی که در رتبه و منزلت او باشند چنین ظرفیت و توانی را دارند و ثانیاً این «تنزل» برای صرف ملاقات یا یک امر جزئی نیست بلکه برای تمامی امور و مسائل است «...مِن کلِ أمر»  .  

هر سال شب قدر دارد شب قدر هر سال امرِ سال نازل می شود هم اکنون این امر بر چه کسی نازل می شود ؟؟ و صاحب شب قدر کیست ؟؟

هادی زمان

«إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ » سوره رعد

[اى پیامبر!] تو فقط هشدار دهنده‏اى و براى هر قومى راهنمایى هست‏

گر چه‌ در آیات‌ دیگر به‌ خود حضرت‌»هادی‌» نیز اطلاق‌ شده‌ است‌ اما در اینجا به‌ قرینه‌ سیاقِ کلام‌ که‌ فرمود تو منذر هستی‌ و برای‌ هر قومی‌ هدایتگری‌ هست‌ می‌فهمیم‌ فراز دوم‌ آیه‌ اشاره‌ دارد به‌ تداوم‌ بخش‌ راه‌ او یعنی‌ امام‌، از طرفی فراز دوم آیه به صورت کلی بیان شده است گر چه مصداق «هادی» قبل از رحلت حضرت خود ایشان است اما پس از آن نیز طبق این آیه نیاز به هادی است .

آیات ناظر به غیبت

ماء معین

« قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعینٍ » سوره ملک آیه30

بگو: «بیندیشید، اگر آبتان( در زمین) فرو رود، آن‏گاه چه کسى براى شما آب روان ( نمایان = قابل دسترس) مى‏آورد؟»

یکی از درد های بزرگ ما غفلت از نعمت های الهی است خداوند در این آیه شریفه می فرماید آیا به این مسأله فکر کرده اید که اگر همه چیز باشد ولی آب نباشد چه اتفاقی می افتد ؟

اما تأویل و بطن آیه در مورد مسأله ای بسیار حیاتی تر و مهم تر از آب است و آن مسأله إمام و  اضطرار به حجّت است.

إمام رضا علیه السلام   می فرماید :مقصود از « ماؤکم » ، «أئمّه» علیهم السلام می باشند که آنها ابواب الله هستند «فمن یأتیکم بماء معین» یعنی چه کسی علم إمام را برای شما خواهد آورد[15] ؟

با تأمل در بطن آیه به این نتیجه می رسیم که هشدار وقوع غیبت ، از همان ابتدا داده شد که اگر مردم قدر «أئمّه» علیهم السلام را ندانند به بلای غیبتِ إمام دچار خواهند شد .

حجّت غائب

« ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ (2) الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ3» سوره بقره

ترجمه:«این کتاب که در آن هیچ شکى نیست، راهنماى پرهیزگاران است‏ کسانى که به غیب ایمان مى‏آورند.»

ایمان به غیب از مهمترین ویژگی پرهیزکاران است، از جمله مصادیق غیب در تأویل و معنی و مفهوم کلی آیه ، ایمان به حجّت غائب است إمام صادق علیه السلام   در تأویل آیه شریفه می فرمایند : « متقین ایمان به غیب می آورند یعنی ایمان به حجّت غائب می آورند[16] »  

دو چیز سبب می شود در مورد ظهور إمام زمان عجّل الله تعالی فرجه شک و تردید ایجاد شود:

 1– طولانی شدن غیبت                                         2 – شبهه افکنی دشمنان

 

 

وظایف منتظرن

« أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَکُونُوا کَالَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ» سوره حدید آیه 16

ترجمه:آیا براى کسانى که ایمان آورده‏اند هنگام آن نرسیده که دلهایشان به یاد خدا و آن حقیقتى که نازل شده نرم [و فروتن‏] گردد و مانند کسانى نباشند که از پیش بدانها کتاب داده شد و زمان ( انتظار) بر آنان به درازا کشید، و دلهایشان سخت گردید و بسیارى از آنها فاسق بودند؟

خداوند در ابتدا می فرماید : آیا وقت آن فرا نرسیده است که دلهای شما برای یاد خداوند و آن چه که از جانب او نازل شده است نرم و فروتن شود ؟ و  آیا وقت آن نرسیده که همانند اهل کتاب نباشید که دچار قساوت قلب شدند ؟ .

إمام صادق علیه اسلام می فرماید :

« این آیه در مورد مردم زمان غیبت نازل شده است و « أمد » یعنی زمان غیبت[17] »      

اهل کتاب حدّ اقل دو بار در مورد امتحانِ إنتظارِ ، مردود شدند :

الف : زمانی که حضرت موسی علیه السلام   به آنها گفت من به میعاد الهی می روم برادرم هارون در میان شما است از او پیروی کنید تا من بر گردم اما همین که بعد از سی روز نیامد دنبال سامری رفتند و گوساله پرست شدند آیا نمی بایست نسبت به وعده خداوند و پیامبرش اطمینان می داشتند و هم چنان منتظر می ماندند.

ب : مژده و نوید ظهور خاتم الانبیاء به اهل کتاب داده شده بود، اما همین که زمان انتظار طولانی شد نا امید شدند و به جای خشوع و اطمینان به وعده الهی دچار قساوت قلب شدند و دنبال هوا و هوس و دنیا طلبی رفتند و موعود خود را به کلی فراموش کردند .

خداوند سبحان در این آیه شریفه از ما می خواهد از آنها عبرت بگیریم و با طولانی شدن زمان غیبت هر گز سست نشده و به وعده او ایمان داشته و هم چنان منتظر إمام زمانمان باشیم. 

یعنی کسی که در دوران غیبت إمام زمانش قلبش هم چنان پذیرای دستورات الهی باشد و تمام سعیش این باشد که در زندگیش راهی را که إمام زمانش می پسندد دنبال کند که البته بسیار سخت و دشوار است  جائزه و مدالی که به او خواهند داد ، بودن با اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در بهشت برین است حال انسان عاقل باید بیندیشد که آیا در عالم هستی جائزه و درجه ای بالاتر از این وجود دارد که انسان در زندگی ابدی خود همنشین اهل بیت علیهم السلام شود[18] ؟

 

بقیه الله

« بَقِیَّه اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفیظٍ » سوره هود

ترجمه:آنچه از جانب خدا برایتان باقى مى‏ماند، براى شما بهتر است اگر به راستى ایمان آورده‏اید و من نگهبان شما نیستم.

در شب معراج حق تعالی به حبیبش فرمود ای احمد ! عبادت ده جزء است نه جزء آن در طلب حلال است[19]

اما بطن آیه در مورد آخرین حجّت از سلسله حُجَج الهی « بقیه الله الاعظم » روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداه می باشد در روایات متعددی از فریقین از إمام مهدی ،« بقیه الله » تعبیر شده است

إمام محمّد باقر علیه السلام   می فرماید :

« اولین سخنی که إمام مهدی علیه السلام   هنگام ظهور بیان می کند " بقیت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین " است سپس می فرماید " أنا بقیه الله و حجّته و خلیفته علیکم" »[20]

و وقتی راوی از إمام صادق علیه السلام   در مورد نحوه سلام کردن به حضرت سؤال می کند حضرت می فرمایند این گونه سلام کنید « السلام علیک یا بقیه الله فی أرضه »[21]

‏نکته :مهم ترین پیام آیه شریفه این است که خیر و صلاح شما در روی آوردن و توجه به إمام مهدی (ع)است حضرت به ما نیازی ندارد این ما هستیم که به حجت الهی نیازمندیم و خیر و سعادت ، رشد و تعالی ما در گروتوجه به اوست کما این که خود حضرت در توقیعی بر این معنا تاکید می فرمایند[22]  دل به شرق یا غرب نبندیم کسی که این معنا را به خوبی فهمید إمام راحل رضوان الله تعالی علیه بود که با تمام توان به میدان آمد تا زمینه ظهور حضرت را فراهم نماید ایشان انگیزه خود را از انقلاب اسلامی ، زمینه سازی قیام و انقلاب جهانی إمام مهدی علیه السلام   بیان می کنند و وظیفه ما این است که این راه را با جدیتِ هر چه بیشتر ادامه دهیم زیرا زمینه سازی ظهور بعهده خود امت است .

 به امید این که هر چه زودتر به این باور برسیم که « بقیه الله خیر لنا » لذا قرآن این امر را مقید می کند به  « إن کنتم مؤمنین » 

آیات ناظر به ظهور و حکومت جهانی

حاکمیت جهانی إسلام

« یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون‏(32)هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون(33)»سوره توبه

ترجمه:آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولى خدا جز این نمى‏خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند! (32) اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند که شرک ورزان ناخشنود باشند .

آن چه که در این آیه ، محور بحث است و نقش بسیار مهمی در تفسیر آیه دارد واژه « لِیُظْهِرَهُ » است

واژه «ظَهَر علی » و « أظهَرَه علی » در قرآن به دو معنی آمده است :

الف : آگاهی و إطلاع که در ثلاثی مجرد (ظهر علی) به معنای آگاه شدن[23] و وقتی به باب افعال می رود (أظهره علی) به معنای آگاه ساختن می باشد[24] .

ب : غلبه و برتری[25] که مثل صورت فوق در ثلاثی مجرد به معنای غالب شدن و در باب افعال به معنای غلبه دادن می باشد .

در چنین مواقعی نیاز به قرینه معینه است که مشخص شود کدام معنا مقصودِ صاحب سخن است ؟ همان گونه که در آیه 8 سوره توبه همه مفسّران معتقدند «یظهروا علیکم» به معنای غلبه و برتری است

در مورد تفسیر این آیه شریفه قول ارجح عبارت است از:

ضمیر به دین بر می گردد و اظهار به معنای غلبه و برتری دادن است یعنی  خداوند متعال اراده نموده دین اسلام را دین واحد جهانی و حاکم بر همه ادیان قرار دهد .

علاوه بر این که روایات متعددی از فریقین بر این معنا تأکید می نماید که دین إسلام دین واحد جهانی خواهد شد . قرطبی‌ از علمای‌ اهل ‌سنت‌ ذیل‌ این‌ آیه‌ می‌گوید:

« سُدیّ (از راویان‌ صدر اسلام‌) گفته‌ است‌ این‌ حقیقت‌ (غلبه‌ اسلام‌ بر سایر ادیان‌) با قیام‌ حضرت‌ مهدی‌ به‌ وقوع‌ می‌پیوندد و کسی‌ باقی‌ نمی‌ماند مگر این که‌ مسلمان‌ می‌شود یا باید جزیه‌ پرداخت‌ [26]»

و محمد بن‌ یوسف‌ گنجی‌ یکی‌ دیگر از علمای‌ اهل‌سنت‌ در کتاب‌  البیان‌ در تفسیر‌ آیه‌ شریفه‌ می‌گوید :    « هو المهدی‌ من‌ ولد فاطمه »  او مهدی ‌ از فرزندان‌ فاطمه‌ است [27] (که‌ اسلام‌ را بر همه‌ ادیان‌ غالب‌ می‌گرداند).

از ناحیه معصومین علیهم السلام روایات متعددی در مورد این آیه شریفه وارد شده است

إمام حسین علیه السلام   می فرماید :نهمین فرزند من کسی است که قیام به حق می کند و خداوند زمین را بعد از مردنش به دست او زنده می گرداند دین حق را به واسطه او بر همه دین ها غلبه می دهد هر چند مشرکان ناخشنود باشند.          

حکومت جهانی صالحان

وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ (105)إِنَّ فی‏ هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدین (106)‏

سوره انبیاء

ترجمه:و بیقین ما، در زبور نوشتیم پس از ذکر، که زمین را بندگان نیکوکار من میراث برند . به راستى در این سخن براى خداپرستان پیام روشنى است .‏

«ل» و «قد» هر دو ، عامل تأکید می باشد

«کتبنا» یعنی نوشتیم ما ، اما به بیان راغب در مفردات هر گاه بخواهند از امری حتمی و قطعی خبر دهند از این واژه استفاده می شود[28] 

«زبور» از ماده زَبرَ به معنای کتاب می باشد اگر الف و لام آن جنس باشد به معنای همه کُتُب آسمانی است و اگر الف و لام آن عهد باشد به معنای کتاب خاصی از میان کُتُب آسمانی است یعنی زبور حضرت داوود علیه السلام   

«ذکر» در قرآن کریم به معانی متعددی آمده است و در این آیه به معنای «لوح محفوظ» یا به معنای «تورات» می باشد

 «الارض»اگر الف و لام آن جنس باشد به معنای همه کره زمین و اگر عهد باشد به معنای نقطه خاصی از آن است

«یرثها» از ماده إرث به معنای انتقال مال میت به ورثه است ولی در این جا به معنای کنائی آن یعنی تسلّط یافتن و قدرت و غلبه پیدا نمودن است .

آنچه که مهم است و محور بحث درآیه محسوب می شود واژه «الارض» است که سه دیدگاه در مورد آن وجود دارد:

1 – الف و لامِ «الارض» عهد است و مراد از آن سرزمین مکّه می باشد

2 – الف و لام «الارض» عهد است اما مقصود از آن سرزمین بهشت و فردوس برین است

3 – الف و لام «الارض» جنس است و اطلاقِ آن همه کره زمین را در بر می گیرد

و طبق این بیان ، آیه ناظر به آینده بشریت و حکومت جهانی صالحان به رهبری «ابا صالح المهدی» عجّل الله تعالی فرجه خواهد بود که مژده آن در آیات و روایات داده شده است 

گر چه هر سه مطلبی که بیان شد در جای خود مسلّم و قطعی است اما به جهت این که واژه «الاض» در آیه مطلق ذکر شده و هیچ دلیلِ معتبری بر تقیید آن نداریم لذا این آیه شریفه مژده و نوید ظهور و حکومت جهانی إمام مهدی عجل الله تعالی فرجه را در بر دارد 

روایات متعددی از ناحیه معصومین علیهم السلام ، این معنی را تأیید می کند و سیاق این روایات نشان می دهد که ناظر به ظَهر و تفسیر آیه است

 إمام باقر علیه السلام   در مورد «عبادی الصالحون» می فرمایند : «آنها اصحاب امام مهدی در آخر الزمان هستند[29]»

 امام باقر (علیه السلام  ) فرمود: اینها اصحاب مهدى در آخر الزمانند. مؤید آن روایتى است که خاص و عام از پیامبر خدا روایت کرده‏اند که:  « لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول اللَّه ذلک الیوم حتى یبعث رجلا صالحاً من اهل بیتى یملأ الارض قسطاً و عدلا کما قد ملئت ظلماً و جوراً » اگر فقط یک روز از عمر دنیا باقى مانده باشد، خدا آن روز را طولانى میکند تا مردى صالح از اهل بیت من را مبعوث گرداند و زمین را چنان که پر از ظلم و جور شده است، پر از عدل و داد کند.[30]»

جان کلام این که آنچه که به عنوان سنت الهی در مورد همه امت ها در سوره مبارکه اعراف مورد تأکید قرار گرفته که «إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَه لِلْمُتَّقینَ»  و همین طور در سوره قصص بیان شده «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین‏» که پایان شب سیه سپید است و ظلم همانند کف روی آب رفتنی است در آیه مورد بحث بارزترین و کامل ترین مصداق نابودی ظلم و ستم در گستره جهانی پیشگوئی شده و در آیه 55 سوره نور با تفصیل بیشتری بیان شده است .

خلافت صالحان

« وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ

لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِکُونَ بی‏ شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ » سوره نورآیه 55

ترجمه:خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند وعده مى‏دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید و دین و آیینى را که براى آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‏دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل مى‏کند، آن چنان که تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریک من نخواهند ساخت. و کسانى که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.

نکات :1 - آن‌ چه‌ که‌ در این‌ آیه‌ شریفه‌ آمده‌ است‌ وعده‌ الهی‌ است‌ و وعده‌ خداوند تخلف ‌ناپذیر است[31]‌. علاوه‌ بر آن 

برای‌ بیان‌ اهمیت‌ و حتمیت‌ آن‌ از چندین‌ عامل‌ تأکید یعنی «ل» و «نّ» استفاده‌ شده‌ است‌

 2 - مورد خطاب‌ در «منکم‌» امت‌ اسلام‌ و«مِن‌» برای‌ تبعیض‌ است‌ و امت‌ اسلام‌ بر چند دسته‌ هستند:

الف‌) کسانی‌ که‌ اصلاً ایمان‌ نیاورده‌اند ولی‌ در ظاهر تظاهر به‌ اسلام‌ می‌کنند = منافقین‌

ب‌) کسانی‌ که‌ ایمان‌ آورده‌اند اما عملاً روال‌ سابق‌ خود را دارند = عملوا السیئات‌

ج‌) کسانی‌ که‌ هم‌ عمل‌ صالح‌ دارند و هم‌ عمل‌ سیئی‌ «خلطوا عملاً صالحاً و آخر سیئاً»(توبه 9 : 102)مثل‌ غالب‌ انسان‌ها.

د) کسانی‌ که‌ در اثر توجه‌ به‌ فرامین‌ الهی‌ و تهذیب‌ نفس‌ خیر و صلاح‌ بر عقائد، گفتار و کردار آنها حاکم‌ است‌ = الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ

 وعده‌ خداوند این‌ است‌ که‌ دسته‌ چهارم‌ مجریان‌ این‌ طرح‌ خواهند بود.

3 -  «الارض‌» به‌ همان‌ بیانی‌ که‌ در آیه‌ 105 انبیاء گذشت‌ مطلق‌ است‌ یعنی‌ سراسر زمین‌.

4 – «لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ» فعل مضارع از مصدر «إستخلاف» به معنای «کسی را جانشین قرار دادن» می باشد و در این جا  به قرینه جمله بعد (کَمَا اسْتَخْلَفَ...) همانند تعبیر «یرثها» در آیه 105 انبیاء کنایه از تسلط و قدرت و حاکمیت است یعنی خداوند وعده داده است که کسانی که إیمان آورده و عمل صالح انجام داده اند را حاکم بر روی زمین قرار دهد . 

5 - ‌مراد از «کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ»‌ مؤمنانی از قوم نوح ، هود ، صالح ، شعیب و امثال آن می باشد که با هلاکت کافران و مشرکان نجات می یافتند و وارث و حاکم بر زمین می شدند.          

 6 – «لَیُمَکِّنَنَّ» فعل مضارع از مصدر تمکین به معنای «چیزی را در جای خود استوار ساختن» می باشد و کنایه از ثبات و استقرار و استحکام است تمکین‌ دین‌ و استوار ساختن‌ دین‌ با این‌ امور شکل‌ می‌گیرد:

 الف‌) تبیین‌ درست‌ و کامل‌ دین‌ که‌ توسط‌ امام‌ زمان‌ ـ عجل‌ الله تعالی‌ فرجه‌ الشریف‌ ـ صورت‌ می‌گیرد تا دین‌ متهم‌ به‌ ناکار آمدی‌ نگردد.

 ب‌) پیاده‌ شدن‌ دین‌ در ابعاد فردی‌، اجتماعی‌، فرهنگی‌، سیاسی‌، اقتصادی‌ و خلاصه‌ همه‌ امور دنیوی‌ و اخروی‌.

ج‌) مورد اهانت‌ قرار نگرفتن‌ و حفظ‌ عزت‌ و شوکت‌ آن‌.

 د) این‌ که‌ دین‌ غالب‌ جهان‌ شود. در غیر این‌ صورت‌، تمکین‌ دین‌ صدِق نمی‌کند وقتی‌ دینِ مرضیِ خداوند به‌ خود می‌بالد و استوار است‌ که‌ غالب‌ بر همه‌ ادیان‌ گردد.

7 - «لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً» یعنی ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل مى‏کند برای‌ این‌ که‌ امنیت‌ مطلق‌ بر عالَم‌ حاکم‌ شود و هیچ‌ ترسی‌ وجود نداشته‌ باشد باید جامعه‌ از وجود دشمنِ داخلی و خارجی ، پنهان و آشکار ، دین و دنیا عاری شود .

8 -  دین‌ مرضی‌ خداوند چه‌ دینی‌ است‌؟ با توجه‌ به‌ اینکه‌ خود اسلام‌ دارای‌ فرقه‌های‌ بسیار زیادی‌ است‌ دینی‌ که‌ حاکم‌ بر جهان‌ می‌شود کدام‌ دین‌ است‌؟

 از آنجا که‌ «القرآن‌ یُفَسّر بعضه‌ بعضاً» آیه‌ سوم‌ سوره‌ مائده‌ جمله‌ «ارتضی‌ لهم‌» را تفسیر می‌کند می‌فرماید: «و رضیت‌ لکم‌ الاسلام‌  دینا» الف‌ ولام‌ «الاسلام‌» عهد است‌ یعنی‌ اسلامی‌ که‌ امروز (عید غدیر) برای‌ شما کامل‌ نمودم‌ و نعمتم‌ را برای‌ شما به‌ اتمام‌ رساندم‌ را برای‌ شما به‌ عنوان‌ دین‌ می‌پسندم‌ و دین‌ مرضی‌ من‌ است‌. به‌ عبارت‌ دیگر اسلام‌ با ولایت‌ مرضی‌ من‌ است‌ و چنین‌ اسلامی‌ بر عالَم‌ حاکم‌ خواهد شد.  

 با دقت‌ در این‌ نکات‌، نتیجه‌ می‌گیریم‌ که‌ خداوند متعال‌، حاکمیت‌ همه‌ جانبه‌ دین‌ حق‌ را که‌ به‌ دست‌ بندگان‌ صالح‌ و شایسته‌ او در سراسر گیتی‌ صورت‌ می‌گیرد را به‌ امت‌ اسلام‌ مژده‌ می‌دهد. و این‌ همان‌ مسئله‌ای‌ است‌ که‌ در روایات‌ گوناگون‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ حکومت‌ عدل‌ جهانی‌ حضرت‌ مهدی‌ (عجل الله تعالی فرجه)  یاد شده‌ است‌.

پیشوائی مستضعفان

«وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ»سوره قصص

و مى‏خواهیم بر آنان که در زمین به استضعاف کشیده شده‏اند، منّت نهیم و آنان را پیشوا سازیم و آنان را وارث [زمین‏] گردانیم. 

 

واژه‌ها: «نَمُنّ» از فعل‌ مَنَّ، یَمُنَّ، مِنّه، وقتی‌ به‌ خداوند متعال‌ نسبت‌ داده‌ شود به‌ معنای‌ «اَنْعَمَ علی‌»

است‌ پس‌ «نَمُنّ» به معنای «نُنْعِمُ نِعمه عظیمه» [32]است یعنی ما می خواهیم نعمت بزرگی را به آنها ببخشیم. 

 «أُسْتُضعِفوا» فعل‌ ماضی‌ مجهول‌ از باب‌ استفعال‌ به‌ معنای‌ «جُعِلوا فی‌ الضّعف‌» یعنی‌ کسانی‌ که‌ در ضعف‌ قرار داده‌ شدند ومورد ظلم‌ وآزار واذیت‌ قرار گرفتند. به تعبیر تفسیر نمونه " مستضعف"در این جا کسى نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد، مستضعف کسى است که نیروهاى بالفعل و بالقوه دارد، اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته، ولى با این حال در برابر بند و زنجیر که بر دست و پاى او نهاده‏اند ساکت و تسلیم نیست، پیوسته تلاش مى‏کند، تا زنجیرها را بشکند و آزاد شود، دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آئین حق و عدالت را برپا کند.

خداوند به چنین گروهى وعده یارى و حکومت در زمین داده است، نه افراد بى‏دست و پا و جبان و ترسو که حتى حاضر نیستند فریادى بکشند، تا چه رسد به اینکه پا در میدان مبارزه بگذارند و قربانى دهند. البته" مستضعف" انواع و اقسامى دارد مستضعف" فکرى" و" فرهنگى" مستضعف" اقتصادى" مستضعف" اخلاقى" و مستضعف" سیاسى" اما در این آیه به قرائن مختلف، مستضعف سیاسی مراد می باشد نظیر آنچه که در آیه 150 از سوره اعراف آمده است.

این آیات از جمله آیاتى است که به روشنى بشارت ظهور چنین حکومتى را مى‏دهد، لذا در روایات اسلامى مى‏خوانیم که ائمه اهل بیت علیهم السلام در تفسیر این آیه اشاره به این ظهور بزرگ کرده‏اند.                          

و در حدیث از امام علی (ع) مى‏خوانیم که در تفسیر آیه فوق فرمود:

" این گروه آل محمد صلوات الله علیهم هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى که بر آنان وارد مى‏شود برمى‏انگیزد و به آنها عزت مى‏دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار مى‏کند"  [33]

آیات تبیینی

تعریف :مراد از آیات تبیینی آیاتی است که برای پاسخ به سؤالات و شبهات مهدویت و همچنین روشن تر ساختن مباحث مهدویت کاربرد ویژه دارد گر چه مستقیماً إرتباطی با بحث مهدویت ندارد .

نمونه ای از این آیات :

1- آثار و برکات وجودی إمامِ غائب

در ماجرای شگفت انگیز حضرت موسی و خضر علیهما السلام می بینیم حضرت خضر در میان مردم  زندگی می کند در عین حال کسی او را نمی شناسد و از کارهایش خبر ندارد پیوسته در تلاش و تکاپو است و مأموریت های إلهی خود را دنبال می کند بر اساس حکمت إلهی برای حضرت موسی پرده از کارهای او برداشته می شود و او با تعجب ماجرای سوراخ نمودن کشتی ، قبض روحِ پسر بچه و تجدید بنای دیوار را نظاره می کند و در نهایت بر حکمت آنها نیز واقف می گردد[34].

 پس غائب بودن و به صورت ناشناس زندگی کردن مانع انجام مأموریت های إلهی نیست و إمام زمان عجل الله تعالی فرجه در عین غیبت، آثار و برکات متعدد برای فرد و جامعه دارد خود حضرت فرموده اند:«ما حفظ و توجه به شما را فروگذار نکرده ایم و شما را از یاد نبرده ایم که اگر این گونه نبود بلا ها شما را در بر می گر فت و دشمنان شما را ریشه کن می کر دند» .

2- عمر طولانی و محال نبودن آن

خداوند متعال در مورد حضرت یونس می فرماید : «و اگر او از تسبیح ‏گویان نمى‏بود حتما در شکم ماهى تا روزى که خلق مبعوث شوند باقى مى‏ماند[35]»

حضرت یونس در جایی قرار گرفته (معده نهنگ) که جای هضم هر چیزی است که درون آن قرار گیرد، هوائی برای تنفس نیست و در ظلمت محض به عبارت دیگر در بد ترین موقعیت حیات قرار دارد خدایی که این قدرت را دارد که بنده اش را در چنین جایگاهی تا روز قیامت نگه دارد آیا قدرت ندارد حجتش را در شرائط طبیعی نگه دارد ؟ ! گر چه او نجات یافت اما این آیه امکان عمر طولانی را إثبات می کند

از طرف دیگر عمر طولانی حضرت نوح علیه السلام   که در قرآن بیان شده این امر را إثبات می کند به بیان قرآن یک مقطع از حیات او یعنی دوران تبلیغ او تا زمان نفرین 950 سال بوده است(سوره عنکبوت آیه14) اگر دوران قبل از نبوت و دوران بعد از طوفان را هم إضافه کنیم یک دوره بسیار طولانی خواهد شد .

3 جوان ماندن إمام زمان عجل الله تعالی فرجه

یکی از شگفتیها و معجزات خداوند در مورد حضرت این است که گَرد پیری بر چهره مبارک ایشان نمی نشیند و پیوسته چهره او همانند جوانی 30 تا 40 ساله می باشد[36]

آری خداوندی که می تواند غذا و نوشیدنی عُزَیر نبی را به مدت صد سال تر و تازه[37] و أصحاب کهف را به مدت سیصد و نه سال بدون این که آب و غذائی بنوشند سالم و زنده نگه دارد(سوره کهف آیات 17 به بعد )، از دل کوه شتر برای مردم بیرون آوَرَد(سوره اعراف آیه73) و آتش را بر ابراهیم خلیل سرد و سلامت گرداند(سوره انبیاء آیه68) جوان نگه داشتن حجتش أمری ساده و آسان است آری او «ذُو الْعَرْشِ الْمَجیدُ فَعَّالٌ لِما یُریدُ » سوره بروج آیات 15و 16 است .

 4 تسلیم محض حجت خداوند بودن

  پس از ظهور إمام زمان عجل الله تعالی فرجه و یقین حاصل نمودن به صدق او با معیارهای تشخیص موعود راستین از مدعین مهدویت ، مهمترین وظیفه ما این است که خود حضرت را معیارِ حق قرار دهیم و کارهای حضرت را با عقل ناقص خود نسجیم چرا که او دارای مقام عصمت و مأمور إلهی است کسی که ویژگی او این است که « وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْری » کهف 18 : 82 اگر بخواهیم أفعال او را با ذهن خود بسنجیم قطعاً دچار مشکل می شویم « وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلى‏ ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرا » سوره کهف آیه 67 

5 خطر ارتداد هنگام ظهور و لزوم آمادگی در دوران إنتظار

اهل کتاب در إنتظار « خاتم الانبیاء » صلی الله علیه و آله بودند اما با تحقق وعده إلهی به او کفر ورزیدند[38] و ما در إنتظار « خاتم الاوصیاء » عجل الله تعالی فرجه هستیم با تحقق وعده خداوند چه خواهیم کرد ؟ ! نکته جالب این که در آیات 90 به بعد سوره بقره علت إیمان نیاوردن آنان بیان شده است پس باید عبرت گرفت قبل از آن که دیر شود در آیه 16 حدید نیز بر این امر تأکید شده است .

 این آیات، نمونه هایی از آیات تبیینیِ مهدویت بود نمونه های دیگر مثل 92 سوره یوسف برای تبیینِ جلوه رحمت إمام زمان عجل الله تعالی فرجه ، آیاتِ 123به بعدِ آل عمران و 9 به بعدِ أنفال برای تبیینِ نقش إمدادهای إلهی در پیروزی سپاه حضرت ، آیاتِ 151 آل عمران و 12 أنفال و 18 کهف و 26 أحزاب و 2 حشر برای تبیینِ نقش رعب در شکستِ دشمن و پیروزی لشکرِ إمام زمان عجل الله تعالی فرجه ، آیاتِ 11 سوره رعد و 25 حدید برای تبیینِ نقش مردم در ظهور و ...   

گلچینی از آیات مهدویت

آیات ناظر به وجود حجت خداوند در هر زمان

اعراف181:7،رعد7:13، إسراء71:17 ،قصص 51:28،فاطر24:35،دخان3:44،قدر4:97         

آیات ناظر به غیبت:بقره3:2، ملک30:67 ، تکویر15:81

آیات ناظر به ویژگی های حضرت:

هود86:11 ،حج45:22 ،نور35:24 ،نمل62:27 ،لقمان20:31

آیات ناظر به وظائف منتظران:آل عمران200:3 ،حدید16:57

آیات ناظر به انتظار:نساء32:4،اعراف71:7،هود93:11،یونس20:10 ،یونس 102:10 

آیات ناظر به علائم ظهور:نساء47:4 ،نحل45:16،شعراء4:26،سبأ50:34

مومن(غافر)56:40 ،ق41:50

آیات ناظر به اصحاب:بقره148:2،اعراف159:7،هود8:11

آیات ناظر به ظهور و حکومت جهانی:

انفال39:8    توبه33:9   انبیاء105:21   حج41:22   نور55:24         قصص5:28

سجده21:32زمر69:39   فتح28:48    حدید17:57     صف9:61    عصر1:103

آیات ناظر به رجعت:نمل83:27 ،مومن(غافر)11:40

پیشینه رجعت:بقره : 55 ، 73 ، 243 ، 259 ،مائده 110:5،اعراف155:7

آیات ناظر به نزول حضرت عیسی علیه السلام 

آل عمران46:3 ،نساء 159:4 ،زخرف61:43

فهرست برخی از منابع آیات مهدویت

1 - معجم احادیث إمام مهدی علیه السلام   ، ج 5  ، نشر مؤسسه معارف اسلامی قم ،با ذکر بیش از 300 آیه

2- الامام المهدی علیه السلام   فی القرآن و السنه ، سعید ابو معاش ، انتشارات آستان قدس رضوی با ذکر بیش از 300 آیه

3 – المحجه فیما نزل فی القائم الحجه علیه السلام  ، مرحوم سید هاشم بحرانی،با بیش از 120 آیه

4- سیمای حضرت مهدی علیه السلام   در قرآن ، ترجمه المحجه ، سید مهدی حائری قزوینی

5- قاطع البیان فی الایات المؤوله بصاحب الزمان علیه السلام   ، فضل الله عابدی خراسانی ، نشر دار المرتضی مشهد  ،202 آیه

6- الایات الباهره فی بقیه العتره الطاهره ، سید داوود میر صابری ، مؤسسه البعثه ،حدود 150 آیه

7- القرآن یتحدث عن الامام المهدی علیه السلام   ، مهدی حسن علا الدین

8- الامام المهدی علیه السلام   فی القرآن ، سید عبد الرحیم موسوی ،مرکز جهانی اهل بیت علیهم السلام

9- بحار الانوار ، علامه مجلسی رضوان الله علیه ، ج 51   ص 44

10- شواهد التنزیل لقواعد التفضیل ، حاکم ابوالقاسم حسکانی سنی

(موضوع آن فضائل اهل بیت علیهم السلام است و ذیل چند آیه روایاتی در ارتباط آیه با مهدویت ذکر کرده است .)

11- کتاب شناسی قرآن و انتظار ، دبیر خانه دوازدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم  آبان 83

12- مجله انتظار موعود ، مرکز تخصصی مهدویت قم ، شماره 19



[1]  - «  لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمیدٍ » فصلت 41 : 42

[2] - مراجعه کنید به کتاب انسان و قرآن از آیه الله حسن زاده آملی

[3] - وسائل الشیعه ج27 ص34 کتاب القضاء باب تحریم الحکم بغیر الکتاب ح12

[4] - ر.ک کافی ج1 کتاب الحجه  بَابُ أَنَّهُ لَمْ یَجْمَعِ الْقرآن کُلَّهُ إِلَّا الْأَئِمَّه ع وَ أَنَّهُمْ یَعْلَمُونَ عِلْمَهُ کُلَّه

[5]  - « وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَه وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمینَ » نحل 16:89

[6] - «ْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ء» انعام 6 : 38

[7]  -  [تفسیر العیاشی‏] عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام  قَال :« ظَهْرُ الْقرآن الَّذِینَ نَزَلَ فِیهِمْ وَ بَطْنُهُ الَّذِینَ عَمِلُوا بِمِثْلِ أَعْمَالِهِمْ » ج1 ص 94

[8] - تفاوت این بطن با بطن به معنای دوم این است که بطن به معنای «معنا و مفهوم کلی آیه» به گونه ای است که مفسران هم می توانند با توجه به قواعد و ضوابطِ آن ، به آن بپردازند اما بطن به معنای « معنای ثانوی آیه » خط قرمز دارد و أحدی غیر از معصوم حق بیان آن را ندارد و هر تأویلی به این معنا که منتسب به معصوم نباشدارزش ندارد زیرا شرط بیان این بطن «عصمت» است برای توضیح بیشتر مراجعه شود به کتاب گفتمان مهدویت ج1 از موسسه انتظار نور قسمت سخنرانی مرحوم آیه الله معرفت و کتاب تلخیص التمهید ج1 ص  461

[9] -  عوالی‏اللآلیج4 ص107 الجمله الثانیه فی الأحادیث  159 -و قال صلی الله علیه و آله « إن للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطن إلى سبعه أبطن‏ »

[10] - زیرا اگر معصوم نباشد ما اطمینانی به صحت آن چه به عنوان بطن آیه مطرح می شود نخواهیم داشت و افراد سود جو و فرصت طلب مقاصد نفسانی خود را به عنوان بطن قرآن بیان می کنند .

[11]  - بحارالأنوارج 89 ص 103باب 8- أن للقرآن ظهرا و بطنا ح81

[12] :وسائل الشیعه،شیخ حرعاملی،ج27،ص176، باب 13، از ابواب صفات قاضی

[13] -  عن ابی جعفر علیه السلام « إِنَّهُ لَیَنْزِلُ فِی لَیْلَه الْقَدْرِ إِلَى وَلِیِّ الْأَمْرِ تَفْسِیرُ الْأُمُورِ سَنَه سَنَه یُؤْمَرُ فِیهَا فِی أَمْرِ نَفْسِهِ بِکَذَا وَ کَذَا وَ فِی أَمْرِ النَّاسِ بِکَذَا وَ کَذَا » همان ح3

[14] - « وَ اتَّقُوا فِتْنَه لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّه وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ » انفال 8  : 25

[15]  - تفسیر صافی ج5 ذیل آیه

[16]  - کمال الدین ج2 باب 1 ص374 ح20

[17]  - الغیبه نعمانی ص 31 مقدمه مؤلف

[18]  - در بحث انتظار مسأله ارزش ایمان در عصر غیبت مطرح خواهد شد .

[19] - بحار الانوار ج 74 ص 26 باب 2- مواعظ الله عزّ  و جلّ

[20] -  کمال الدین ج1 ص 363 باب 32 ح16

[21] -   کافی ج1 ص 411 کتاب الحجه ، باب نادر... ‏

[22] - بحار الانوار ج 53 ص178 باب 31

[23] - «ِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ» نور 24 : 31

[24] - « فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْض‏ » تحریم 66 : 3

[25] - « کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فیکُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّه » توبه 9 : 8

[26] - تفسیر الجامع لاحکام القرآن ، ذیل آیه 33 توبه

[27] - حضرت مهدی علیه السلام در سنت نبوی ص 17

[28] -مفردات راغب اصفهانی واژه کتب

[29] - تفسیر البرهان ذیل آیه، همین طور   معجم احادیث امام مهدی علیه السلام ج  5 ذیل آیه

[30] - تفسیر مجمع البیان ذیل آیه

[31] - ر.ک‌: آل‌ عمران‌ 3: 9، نساء 4: 87 و122، غافر 40: 55

[32] - رجوع‌ کنید. به‌: آیات‌ آل‌ عمران‌: 164. انعام‌: 53 یوسف‌: 90

[33] -  بحار الانوارج 51 ص 54 و الغیبه شیخ طوشی ص 184

[34] - سوره کهف 18 : آیات 65 به بعد

[35] - « فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ (143)لَلَبِثَ فی‏ بَطْنِهِ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُون‏(144)»        صافات 37 : 143و 144

[36] - کمال‏الدین ج2ص 652 باب 57-  ما روی فی علامات خروج القائم علیه السلام                                                                          

[37] - « فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّه‏ » بقره 2 : 259

[38] - «...فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِه... »‏ بقره 2 : 89

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد